آلاینده

معادل آلاینده به انگلیسی به همراه املا، مترادف، تلفظ و مثال های کاربردی در این یادداشت دیکشنری آنلاین سلام زبان بررسی می شود.

ترجمه و معنی آلاینده به انگلیسی

در ادامه به رایج‌ترین ترجمه‌ها به همراه توضیحات مختصری در مورد هر یک می‌پردازیم:

1. Pollutant:

• این ترجمه به طور کلی برای هر نوع ماده یا انرژی که محیط زیست را آلوده می‌کند، به کار می‌رود.
• Pollutant یک اصطلاح جامع است که شامل آلاینده‌های هوا، آب، خاک و همچنین آلاینده‌های صوتی و نوری می‌شود.

مثال:

• Air pollutants can cause respiratory problems. (آلاینده‌های هوا می‌توانند باعث مشکلات تنفسی شوند.)

2. Contaminant:

• این ترجمه بیشتر برای موادی به کار می‌رود که به طور ناخواسته وارد یک ماده یا محیط دیگر می‌شوند و آن را آلوده می‌کنند.
• Contaminant معمولاً برای آلاینده‌هایی که در سطوح پایین‌تر وجود دارند و اثرات مخرب کمتری دارند، استفاده می‌شود.

مثال:

• The food was contaminated with bacteria. (غذا با باکتری آلوده شده بود.)

3. Adulterant:

• این ترجمه برای موادی به کار می‌رود که به طور عمدی به یک ماده یا محصول دیگر اضافه می‌شوند تا کیفیت آن را پایین بیاورند یا تقلبی نشان دهند.
• Adulterant معمولاً برای موادی به کار می‌رود که برای سلامتی انسان مضر هستند.

مثال:

• The milk was adulterated with water. (شیر با آب تقلبی شده بود.)

4. Pollutant:

• این ترجمه برای موادی به کار می‌رود که به طور طبیعی در محیط زیست وجود دارند، اما به دلیل فعالیت‌های انسانی به سطوح مضر افزایش یافته‌اند.
• Pollutant معمولاً برای آلاینده‌هایی به کار می‌رود که اثرات مخرب بلندمدتی بر محیط زیست دارند.

مثال:

• Climate change is causing an increase in greenhouse gas pollutants. (تغییرات آب و هوایی باعث افزایش آلاینده‌های گازهای گلخانه‌ای می‌شود.)

5. Toxin:

• این ترجمه برای موادی به کار می‌رود که سمی هستند و می‌توانند برای سلامتی انسان و حیوانات مضر باشند.
• Toxin معمولاً برای آلاینده‌هایی به کار می‌رود که از منابع طبیعی مانند گیاهان یا حیوانات منشاء می‌گیرند.

مثال:

• The snake’s venom is a deadly toxin. (سم مار یک سم کشنده است.)

جملات انگلیسی با “آلاینده” و معانی فارسی آنها:

1. Air pollutant:

• معنی فارسی: آلاینده هوا
• جمله نمونه: Air pollutants can cause respiratory problems. (آلاینده‌های هوا می‌توانند باعث مشکلات تنفسی شوند.)

2. Water pollutant:

• معنی فارسی: آلاینده آب
• جمله نمونه: Water pollutants can harm aquatic life. (آلاینده‌های آب می‌توانند به زندگی آبزیان آسیب برسانند.)

3. Soil pollutant:

• معنی فارسی: آلاینده خاک
• جمله نمونه: Soil pollutants can contaminate crops. (آلاینده‌های خاک می‌توانند محصولات کشاورزی را آلوده کنند.)

4. Noise pollutant:

• معنی فارسی: آلاینده صوتی
• جمله نمونه: Noise pollution can cause hearing loss. (آلودگی صوتی می‌تواند باعث کم شنوایی شود.)

5. Light pollutant:

• معنی فارسی: آلاینده نوری
• جمله نمونه: Light pollution can disrupt natural ecosystems. (آلودگی نوری می‌تواند اکوسیستم‌های طبیعی را مختل کند.)

6. Thermal pollutant:

• معنی فارسی: آلاینده گرمایی
• جمله نمونه: Thermal pollutants can harm fish and other aquatic life. (آلاینده‌های گرمایی می‌توانند به ماهی‌ها و سایر آبزیان آسیب برسانند.)

7. Radioactive pollutant:

• معنی فارسی: آلاینده رادیواکتیو
• جمله نمونه: Radioactive pollutants can cause cancer and other health problems. (آلاینده‌های رادیواکتیو می‌توانند باعث سرطان و سایر مشکلات سلامتی شوند.)

8. Emerging pollutant:

• معنی فارسی: آلاینده نوظهور
• جمله نمونه: Emerging pollutants are chemicals that are not yet fully understood but may pose a risk to human health or the environment. (آلاینده‌های نوظهور مواد شیمیایی هستند که هنوز به طور کامل شناخته نشده‌اند، اما ممکن است خطری برای سلامت انسان یا محیط زیست ایجاد کنند.)