معادل آب زدن به انگلیسی به همراه املا، مترادف، تلفظ و مثال های کاربردی در این یادداشت بررسی می شود.
ترجمه و معنی آب زدن به انگلیسی
“آب زدن” به انگلیسی به معنی و مورد استفاده آن بستگی دارد. در اینجا برخی از معانی رایج “آب زدن” به انگلیسی همراه با مثال ارائه شده است:
1. خیس کردن (Wet)
- معنی: مرطوب کردن چیزی با آب
- ترجمه انگلیسی:
- to wet
- to moisten
- to dampen
- مثال:
- “I watered the plants.” (من به گیاهان آب دادم.)
- “She splashed water on her face.” (او آب را به صورت خود پاشید.)
- “میوه ها را قبل از خوردن آب بزن.”
- “Please wet the stamp before applying it to the envelope.”
2. شستشو (Wash)
- معنی: تمیز کردن چیزی با آب
- ترجمه انگلیسی:
- to wash
- to clean
- to rinse
- مثال:
- “I washed the dishes.” (من ظرف ها را شستم.)
- “He washed his car.” (او ماشین خود را شست.)
- “ظرف ها را بعد از غذا آب بزن.”
- “Please wash the dishes after dinner.”
3. عبور از آب (Wade)
- معنی: عبور از یک منطقه کم عمق آب
- ترجمه انگلیسی:
- to wade
- to ford
- مثال:
- “We waded through the river.” (ما از رودخانه عبور کردیم.)
- “The children waded in the pool.” (کودکان در استخر آب بازی می کردند.)
- “مرد از رودخانه به آب زد و به آن طرف رفت.”
- “The man waded through the river.”
4. شروع به کار (Start)
- معنی: شروع به انجام کاری
- مثال:
- “Let’s get this project off the ground.” (بیایید این پروژه را شروع کنیم.)
- “It’s time to start working on the presentation.” (زمان شروع کار بر روی ارائه است.)
5.آبیاری کردن:
- معنی: دادن آب به گیاهان
- ترجمه انگلیسی:
- to water
مثال:
- “باید هر روز گل ها را آب بزنی.”
- “You need to water the plants regularly.”
6.Sprinkle:
- معنی: پاشیدن، آب پاشی
- کاربرد:
- برای بیان عمل پاشیدن آب به مقدار کم، مثلاً برای خنک شدن یا مرطوب کردن چیزی
- برای اشاره به بارش باران به صورت پراکنده
مثال:
- I sprinkled the flowers with water. (من گل ها را با آب پاشیدم.)
- It’s sprinkling outside. (بیرون نم نم باران می بارد.)
7.Spray:
- معنی: اسپری کردن، فشاندن
- کاربرد:
- برای بیان عمل پاشیدن آب به صورت پودر یا قطرات ریز، مثلاً با استفاده از اسپری
- برای اشاره به عمل رنگ آمیزی با اسپری
مثال:
- I sprayed the plants with insecticide. (من گیاهان را با حشره کش اسپری کردم.)
- Can you spray paint this table? (می توانی این میز را با اسپری رنگ کنی؟)
8. Pour:
- معنی: ریختن، جاری کردن
- کاربرد:
- برای بیان عمل ریختن آب به مقدار زیاد، مثلاً از یک بطری یا پارچ
- برای اشاره به بارش باران به صورت سیل آسا
مثال:
- I poured water into the glass. (من آب را داخل لیوان ریختم.)
- It’s pouring outside. (بیرون باران سیل آسا می بارد.)
9. Irrigate:
- معنی: آبیاری کردن
- کاربرد:
- برای بیان عمل آبرسانی به زمین های کشاورزی، باغ ها و …
- به طور خاص برای اشاره به سیستم های آبیاری
مثال:
- The farmers irrigate their crops using a sprinkler system. (کشاورزان با استفاده از سیستم های آبپاش، محصولات خود را آبیاری می کنند.)
10. Clean:
- معنی: تمیز کردن
- کاربرد:
- برای بیان عمل پاک کردن چیزی با آب و مواد شوینده
- برای اشاره به عمل تمیز کردن خود شخص
مثال:
- I cleaned the kitchen floor. (کف آشپزخانه را تمیز کردم.)
- I need to clean my teeth. (باید دندان هایم را تمیز کنم.)
11. Rinse:
- معنی: آبکشی کردن
- کاربرد:
- برای بیان عمل شستشوی چیزی با آب برای تمیز کردن آن از مواد شوینده یا کثیفی
- برای اشاره به عمل آبکشی دهان بعد از مسواک زدن
مثال:
- I rinsed the dishes after washing them. (بعد از شستن ظرف ها، آنها را آبکشی کردم.)
- Please rinse your mouth after brushing your teeth. (لطفاً بعد از مسواک زدن دهانتان را آبکشی کنید.)
12. Soak:
- معنی: خیساندن
- کاربرد:
- برای بیان عمل قرار دادن چیزی در آب برای مدتی، مثلاً برای تمیز کردن یا نرم شدن
- برای اشاره به خیس شدن چیزی در اثر بارش باران
13.(به عنوان اصطلاح)
- معنی: شروع کردن به انجام کاری
- ترجمه انگلیسی:
- to get started
- to begin
- to commence
مثال:
- “بیا کار را شروع کنیم، یه آب بزنیم ببینیم چی میشه.”
- “Let’s get started, let’s give it a try.”
علاوه بر موارد بالا، “آب زدن” در اصطلاحات و عبارات مختلفی نیز به کار میرود که هر کدام ترجمه خاص خود را دارند.
برای بیان “آب زدن” در انگلیسی، باید به نوع و کاربرد آن توجه کنیم. کلمات این متن ترجمه تحت الفظی نیستند.
درباره شغل بازرگانی و آموزش زبان انگلیسی تجاری در این مقاله بررسی شده است. در اپلیکیشن سلام زبان به بهترین دیکشنری آنلاین زبان انگلیسی دسترسی دارید.