آفاق

معادل آفاق به انگلیسی به همراه املا، مترادف، تلفظ و مثال های کاربردی در این یادداشت دیکشنری آنلاین سلام زبان بررسی می شود.

ترجمه و معنی آفاق به انگلیسی: راهنمای جامع

1. افق (Horizon):

این رایج ترین ترجمه “آفاق” است و به خط ظاهری جایی که آسمان و زمین به هم می رسند اشاره دارد.

• مثال:
  • خورشید در حال طلوع از افق بود. (The sun was rising over the horizon.)

2. چشم انداز (View):

“آفاق” می تواند به منظره یا چشم انداز از یک مکان مرتفع نیز اشاره داشته باشد.

• مثال:
  • از بالای کوه، چشم اندازی وسیع از شهر داشتیم. (We had a wide view of the city from the top of the mountain.)

3. جهات (Directions):

گاهی اوقات “آفاق” به جهات مختلف یک مکان یا پدیده اشاره می کند.

• مثال:
  • باید تمام جهات را در نظر بگیریم. (We need to consider all aspects.)

4. آینده (Future):

در معنای مجازی، “آفاق” می تواند به آینده یا دورنمای یک چیز اشاره داشته باشد.

• مثال:
  • آینده روشن در انتظار او بود. (He had a bright future ahead of him.)

5. سرزمین ها (Lands):

در متون قدیمی، “آفاق” گاهی به سرزمین ها یا مناطق مختلف اشاره می کند.

• مثال:
  • پادشاه بر سرزمین های زیادی حکومت می کرد. (The king ruled over many lands.)

جملات انگلیسی با “horizon” با معنی فارسی:

معنی اصلی “horizon” در زبان انگلیسی “افق” است، اما می تواند معانی دیگری نیز داشته باشد، مانند:

• آینده:
  • The future looks bright on the horizon. (آینده روشن به نظر می رسد.)
  • What is on the horizon for the company? (چه چیزی در انتظار شرکت است؟)
• محدوده دید:
  • The city disappeared below the horizon. (شهر در زیر افق ناپدید شد.)
  • We could see the horizon from the top of the hill. (از بالای تپه می توانستیم افق را ببینیم.)
• هدف:
  • Reaching the top of Mount Everest is a horizon for many climbers. (رسیدن به قله اورست برای بسیاری از کوهنوردان یک هدف است.)
  • She has always had a clear horizon for her career. (او همیشه یک هدف روشن برای حرفه خود داشته است.)
• محدوده:
  • The discussion broadened the horizon of our understanding. (بحث افق درک ما را گسترش داد.)
  • The company is expanding its horizons into new markets. (شرکت در حال گسترش فعالیت خود به بازارهای جدید است.)

بهترین مثال های horizon

در اینجا چند جمله انگلیسی دیگر با “horizon” با معنی فارسی آورده شده است:

• The sun dipped below the horizon, casting a warm glow over the landscape. (خورشید زیر افق غروب کرد و نوری گرم بر منظره تاباند.)
• The vast expanse of the ocean stretched out to the horizon. (گستره وسیع اقیانوس تا افق امتداد داشت.)
• The city skyline was a blur of lights against the dark horizon. (نمای کلی شهر در برابر افق تاریک، انبوهی از چراغ بود.)
• We sailed towards the horizon, eager to reach our destination. (به سوی افق حرکت کردیم، مشتاق رسیدن به مقصدمان بودیم.)
• The storm clouds gathered on the horizon, threatening to unleash their fury. (ابرهای طوفان در افق جمع شدند و گویی می‌خواستند خشم خود را رها کنند.)