0918: to trip SB out
مشاوره رایگان آموزش زبان
اگر سوالی دارید برای مشاوره رایگان آموزش زبان انگلیسی در خدمت هستیم.
تلفن های موسسه زبان تهران و اپلیکیشن سلام زبان: (تلگرام، واتساپ، ایتا، روبیکا، زنگ و …)
02122460487
09214837929
کلیپ معنی و ترجمه فارسی اصطلاح to trip SB out
معنی و ترجمه فارسی اصطلاح to trip SB out
In Persian (فارسی)
عبارت “to trip somebody out” یک اصطلاح عامیانه است و این معنیها را دارد:
-
گیج کردن یا بهتزده کردن کسی – وقتی چیزی خیلی عجیب، غیرعادی یا شگفتانگیز باشد.
-
مثال: That movie really tripped me out! → «اون فیلم خیلی منو گیج کرد / شوکهام کرد.»
-
-
در بعضی موقعیتها (مخصوصاً درباره مواد مخدر) یعنی باعث بشه کسی دچار توهم یا حالتهای ذهنی غیرعادی بشه.
-
مثال: That music tripped him out after he took LSD. → «اون موسیقی بعد از مصرف LSD باعث شد توهم بزنه / ذهنش دچار آشفتگی بشه.»
-
پس معنیاش بستگی به موقعیت دارد:
-
در زبان روزمره → «گیج کردن / شگفتزده کردن».
-
در حالت مربوط به مواد → «توهمزا شدن / ذهن کسی را بردن».
In English
The phrase “to trip somebody out” is an informal/slang expression. It usually means:
-
To shock, confuse, or surprise someone – often because something is very strange, unusual, or hard to believe.
-
Example: That movie really tripped me out! (The movie was so weird that it confused or amazed me).
-
-
In some contexts (especially with drugs), it can mean to cause someone to hallucinate or feel unusual mental effects.
-
Example: That music tripped him out after he took LSD.
-
So, the meaning depends on context:
-
Everyday speech → to confuse or amaze someone.
-
Drug-related → to cause hallucinations or altered perceptions.
معنی و ترجمه فارسی اصطلاح to trip SB out با مثال
✅ Examples in Everyday Speech
English: That magic trick really tripped me out!
فارسی: اون شعبدهبازی واقعاً منو گیج کرد / شگفتزدهام کرد.
English: The way the twins think the same thing at the same time always trips people out.
فارسی: اینکه دوقلوها همیشه همزمان یه چیز رو فکر میکنن، همیشه آدمها رو گیج میکنه.
English: Seeing my old school after 20 years totally tripped me out.
فارسی: بعد از بیست سال دیدن مدرسه قدیمیم حسابی منو بهتزده کرد.
✅ Examples in Drug/Altered Perception Context
English: That psychedelic painting tripped him out for hours.
فارسی: اون نقاشی روانگردان ساعتها ذهنشو برد / گیجش کرد.
Psychedelic painting → «نقاشی سایکدلیک» یا «نقاشی روانگردان»
-
توضیح: این نوع نقاشیها معمولاً رنگارنگ، پر از الگوهای غیرمعمول و گاهی توهمزا هستند. هدفشان ایجاد تجربهای بصری متفاوت و ذهنگشا است.
-
ترجمهی طبیعیتر فارسی:
-
«نقاشی روانگردان»
-
یا برای حالت محاورهای: «نقاشیای که ذهن آدمو میبرد»
-
English: The mushrooms really tripped her out last night.
فارسی: اون قارچها دیشب حسابی توهمیاش کردند.
خب حالا بریم سراغ چند اصطلاح مشابه با “to trip sb out” که توی مکالمههای روزمره انگلیسی خیلی به درد میخورن.
🔹 Synonyms / Similar Expressions
1. Blow someone’s mind
-
Meaning: To amaze or shock someone deeply.
-
فارسی: ذهن کسی رو منفجر کردن / خیلی شگفتزده کردن.
-
Example: That movie completely blew my mind.
→ اون فیلم کاملاً ذهنمو ترکوند / حسابی شگفتزدهام کرد.
- lesson 80 – I changed my mind
- lesson 298 – out of sight, out of mind
- lesson 468 – likeminded (like-minded)
2. Freak someone out
-
Meaning: To make someone scared, shocked, or extremely surprised.
-
فارسی: کسی رو بترسونی یا گیج و وحشتزده کنی.
-
Example: That horror movie freaked me out.
→ اون فیلم ترسناک حسابی منو ترسوند.
3. Mess with someone’s head
-
Meaning: To confuse or disturb someone mentally.
-
فارسی: ذهن کسی رو درگیر یا آشفته کردن.
-
Example: His strange behavior really messed with my head.
→ رفتار عجیبش حسابی ذهنمو درگیر کرد.
- lesson 437 – clear your head
- lesson 521 – heading VS going
- lesson 805 – I can’t make head nor tail
- lesson 147 – head honcho
- lesson 231 – get your head out of the clouds
- lesson 285 – stay ahead of the game
- lesson 413 – head over heels
4. Blow someone away
-
Meaning: To impress someone very strongly.
-
فارسی: کسی رو خیلی تحت تأثیر قرار دادن.
-
Example: Her performance blew me away.
→ اجرای اون دختر منو خیلی تحت تأثیر قرار داد.
- lesson 347 – blow off steam
- lesson 950 – to plug away
- lesson 15 – (to) do away with (something)
- lesson 27 – To look away
- lesson 84 – To get carried away
- lesson 94 – Go away
- lesson 263 – VERB + away, VERB + on
- lesson 15 – (to) do away with (something)
- lesson 27 – To look away
5. Trip (out) [without object]
-
Meaning: To feel confused or hallucinate (often drug-related).
-
فارسی: توهم زدن یا گیج شدن (معمولاً به خاطر مواد).
-
Example: He was totally tripping last night.
→ دیشب کاملاً توهمی بود / ذهنش آشفته بود.
- lesson 201- trip VS travel VS journey
مشاوره رایگان آموزش زبان
اگر سوالی دارید برای مشاوره رایگان آموزش زبان انگلیسی در خدمت هستیم.
تلفن های موسسه زبان تهران و اپلیکیشن سلام زبان: (تلگرام، واتساپ، ایتا، روبیکا، زنگ و …)
02122460487
09214837929
بهترین نکات آموزش زبان انگلیسی
فهرست ضرب المثل ها و اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی